نارسیس بیات ::
جمعه 89/3/7 ساعت 11:13 عصر
آیا خود ارضایی در مورد دختر ها گناه است؟ اگر هست چه مجازاتی دارد؟ چگونه می توان از اعتیاد روانی به این مسئله رهایی یافت؟ خود ارضایی یا استمنا از نظر اسلام حرام و گناه است و در این جهت فرقی بین دختر وپسر نیست.قرآن کریم میفرماید: “هر کس از راهی، غیر از همسرش، شهوتش را دفع کند،ازتجاوز کاران است”.[?] یعنی از حکم الهی و انسانی تجاوز کرده است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: “هر کس شهوتش را با دست ( و هر طریق دیگری غیر از مسیر طبیعی و ازدواج) دفع کند، مورد لعنت و نفرت خداوند است”.[?] امام صادق(ع) فرمود: “خود ارضایی (یا دفع شهوت از غیر مسیر طبیعی)از گناهان بزرگ است”.[?] نیز فرمود: “خداوند با نظر رحمت به استمنا کننده نمی نگرد”.[?] فعل حرام، عصیان و مخالفت با فرمان حقتعالی است. کم و زیادش در حکم اصلی تفاوت ایجاد نمی کند. هر مقداربه اندازه خود گناه است. اگر کم صورت گیرد، به اندازه خود و اگر زیاد باشد، به همان اندازه، اما در مورد تعداد دفعات زیاد، گناه دیگری هم هست و آن تکرار گناه است که تکرار و اصرار بر گناه، گناه دیگری محسوب میشود.پیامبر اکرم(ص) فرمود: “لا تنظروا الی صِغِرَ الذنب و لکن انظروا اِلی مَنِ اجتَر أتم؛[?] به کوچکی گناه منگرید، بلکه بر عظمت و بزرگی کسی بنگرید که نسبت به او گستاخی و نافرمانی کردهاید”. از دیدگاه پزشکان استمنا آثارزیانباری بر جسم و روح و روان وارد می سازد که ذیلا مطالبی به استحضار می رسد.
الف. آسیبهاى جسمانى
ضعف و تحلیلِ قواىِ جسمانى کاهش انرژى جسمانى بدن از مضرات مهم و جبرانناپذیر خودارضایى است. احساس خستگى عارضه طبیعى انزال است، اگر خودارضایى در شبانه روز به دفعات تکرار شود.این احساس خستگى در ساعات مختلف همراه انسان است. در نتیجه به مرور زمان ضعف و بى حالى در فرد تثبیت شده و یک طبیعت ثانوى براى او ایجاد مىکند. کاهش و تخلیه مکرر قواى جسمانى به ضعف عمومى و دائمى بدن و بالاخره به پیرى زودرس مىانجامد. … وقتى قلم به دست مىگیرم زود خسته مىشوم و قدرت نوشتن ندارم، ناچار قلم را روى زمین مىگذارم تا وقتى که دستم کمى قدرت پیدا کند و دوباره بنویسم. «نامهاى از یک جوان» … آن چه امروز برایم باقى مانده است (از ناحیه این عمل) جسمى نحیف و درهم شکسته است. «نامهاى از یکجوان». … با این که ورزشکارم زانوهایم مرتب سست مىشود. «پسرى 18ساله» من که دخترى پر جنب و جوش و داراى چهرهاى روشن بودم، کم کم به دخترى بى حال، کم تحرک و رنگ پریده مبدل شدم. «دخترى ?? ساله، کلاس اول تجربى» لاغرى، لرزش بدن، پژمردگى،ضعف مفاصل، تشنج، زردى و تیرگى چهره، از نشانهها و عوارض ضعف جسمانى است. متأسفانه ضعف جسمانى به همین جا ختم نمىشود ، بلکه کل بدن را ساقط مىکند. شخصى که مبتلا به این عمل شوم شود، رفته رفته ضعف شدید در خود احساس کرده، کمر درد او را آزار می دهد تا این که به فلج عمومى بدن مبتلا می شود.?? ضعف بینایى خود ارضاى به تدریج در نور چشم و قدرت بینایى اثر مىگذارد و آن را کاهش مىدهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگى به درجات و شدت خودارضایى دارد و این به حدى است که گاه به نابینایى منجر مىشود. با این که اهل ورزش هستم چشمانم خسته مىشود و جلو چشمم تیره و تارمىشود به حدى که سرگیجه مىگیرم آیا این از عوارض خودارضایى است؟ «نامهاى از یک پسر 18 ساله» جوانى که هشت سال مبتلا به خودارضایى بود وقتى مىخواست کتابى را بخواند چشم هایش سیاهى مىرفت، حدقههاى چشم او بیش از حد معمول گشاد و باز شده بود و در قعر چشمهاى خود درد شدید احساس مىکرد. (به نقل از مشکلات جنسى نسل جوان). روزى در یکى از خیابانهاى یزد چشمم به جوانى حدوداً بیست و پنج ساله افتاد که در اثر نابینایى به همراه برادرش حرکت مىکرد، چون با برادرش آشنا بودم جلو رفتم و سؤال کردم: چرا چنین شده است؟ گفت: او مبتلا به انحراف جنسى(خودارضایى) بوده است و دست از این کار برنداشته است تا به این روز افتاد.?? آسیبپذیرى در برابر بیمارى ها تحلیل رفتن قدرت بدن و قواى جسمانى، بستر پذیرش سایر بیمارىها را فراهم مىآورد. جسمى که با خود ارضایى ضعیف
شده است نمىتواند در مقابل میکروبها و ویروسها از خود دفاع کند. جوانى مبتلا به این عمل شوم بود، در همین حین به یکى از بیمارىهاى همراه با تب دچار شد و در همان حال خودارضایى مىکرد، در روز ششم بیمارى کاملاً ضعیف شده بودو در نتیجه مرگ او را فراگرفت.?? آسیب دستگاه تناسلى و ناتوانىهاى جنسى و تولید مثل خودارضایى اثرات مهمى در دستگاه تناسلى از خود برجاى مىگذارد. دکتر «هوچنین سون» معتقد است که عموم ناراحتىهاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار خودارضایى است.
بعضى ازاین اثرات عبارت اند از: تورم غدد وذى ،تورم کانال نطفه، تورم قسمت پایینى و عقب کانال ادرا،ر شل شدن عضلات تناسلى، خروج بى اختیار منى با کوچکترین حادثه، ایجاد قاعدگى نامنظم، و خروج ترشحات چرکى و احساس درد هنگام قاعدگى در دختران، از بین رفتن پرده بکارت، ارضاى ناکامل جنسى و از دست دادن لذت مقاربت بعد از ازدواج، ناتوانى و تأخیر تولید مثل به خاطر ضعف مکرر دستگاه تناسلى و انزال زودهنگام بیماریهاى مقاربتى عقیم شدن.
?? آسیب مراکز عصبى و غدد در مغز در اثر خودارضایى و تحریک زیاد، هیپوتالاموس آسیب مىبیند. مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار کاهش نسبى جریان خود مىشوند و از این طریق آسیبهاى جبرانناپذیر و بر آنها وارد مىشود. تخلیههاى مکرر عصبى، موجب ضعف اعصاب مىشود. خودارضایىهاى مکرر، مرکز عصبى را دچار حساسیت و ضعف و خستگى و اختلال مىسازد. به گفته یکى از دانشمندان، خود ارضایى موجب ضعف قواى شهوانى و بى رمق و بى جان شدن آنها مىشود. به طور کلى اختلال قواى بینایى، شنوایى (مثل صداى زنگ در گوش و وز وز کردن) و…از ضعف و اختلال اعصاب است. … قسمتهاى عمده بدن من یعنى قلب و اعصابم به هم ریخته است. «نامهاى از یک جوان» و تو اى جوان عزیز به خود آى و این آسیبها را جلوى چشم خویش تابلو کن و با تأمل در این منظره نامطلوب و غیرقابل قبول، خود را از دام این بلا نجات بده. کم خونى؛ کم اشتهایى و مشکلات گوارشى؛ کم خوابى و اختلال در خواب؛ تنگى نفس؛ سر درد و سرگیجه؛ پیدایش تغییرات در نخاع و ستون فقرات.همگى از آسیبهاى جسمى خودارضایى هستند.
ب. آسیبهاى روحى – روانى
?? ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمرکز فکرى همان گونه که گذشت، یکى از پى آمدهاى خودارضایى، ضعف و تحلیل قواى جسمانى است و این به نوبه خودناشى از اختلال در عملکرد سیستم مغز و اعصاب است. اختلال در این سیستم موجب مىشود که بخش حافظه کارایى لازم را نداشته باشد. علاوه بر این، شخصِ مبتلا به خودارضایى به خاطر تمرکز در این عمل و توجه نسبتاً مداوم به موضوعات جنسى، حواس پرت و ناتوان در تمرکز فکرى است که این خود عامل دیگرى براى کاهش مستمر حافظه است. از عوامل حفظ و تقویت حافظه آن است که فرد به کارهاى علمى و فکرى مشغول باشد در حالى که شخص خودارضا از کارهاى علمى و فکرى باز مىماند و این خود عامل دیگرى براى ضعف حافظه چنین اشخاصى است.?? اضطراب دلهره و دلواپسى از ویژگىهایى است که دائماً فرد خودارضا را رها نمىکند، او مرتب با خود درگیر نمىتواند باخودکنارآید.افکارآشفته، وسواس
فکرى، بى ثباتى، درهم ریختگى فکرى دامن گیر اوست: «نکند کسى بفهمد»، «کى و چگونه این کار را تکرار کنم»، «کى مىشود نجات پیدا کنم» و.. لحظهاى آرام و قرار ندارد، سرزنش و تحقیر خود به علت ارتکاب گناه، شخصیت او را در هم
مىکوبد. گاهى تأخیر در ترک و این که بعد از ترک چه مىشود، امان او را مىگیرد. … آیا با ترکِ خودارضایى باز هم علائم آن باقى مىماند. «امضا: همدم مرگ» … آیاپس از ترک مىتوانم ازدواج کنم و صاحب فرزند شوم؟ آیا بخشوده خواهم شد؟
3. افسردگى بى احساسى و بى تفاوتى، بى نشاطى و بى ذوقى، سستى و گوشهگیرى، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنرى، ورزشى، مسائل معنوى و… همگى از نشانههاى بارز و حتمى افسردگى است.
4. پرخاشگرى و بداخلاقى شخصِ خودارضا نسبت به کوچکترین محرک محیطى حساس است، حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در مىرود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و… حساسیت فوقالعاده دارد.
5. یأس از زندگى … در سنین ?? یا ?? سالگى دو مرتبه دست به خودکشى زدم ولى موفق نشدم، اکنون در میان توفان مرگبارى به این سو و آن سو مىروم، شاید هم یک سویش نابودى باشد. «نامهاى از یک جوان» … تصمیم گرفتهام اگر راهى برایم نباشد خودکشى کنم…. «دختر ?? ساله تهرانى»
6. از بین رفتن خلاقیتها، توانایىها و سرکوب شدن استعدادها.
.7 عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.
ج) آسیبهاى اجتماعى
هوس باز و بىبند و بار شدن و اعتیاد به ارضاى جنسى نامشروع. بى عاطفه، کم رو و خجل. از بین رفتن صفاى دل و بى علاقهگى نسبت به امور معنوى، مجالس دعا، جماعات و… . احساس گناه، عذاب وجدان. عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمى و فعالیتهاى فکرى. خودارضایى یک حس گریز از اجتماع پدید مىآورد که در اثر افراط و تکرار در او ریشهدارتر خواهد شد. فرد در گوشهاى خود را منزوى و به افکار دور و دارز مىپردازد. توجه به لذات شخصى، سبب سستى روابط اجتماعى مىگردد و حیات جمعى را دچار مخاطره مىسازد. فردِ خودارضا به غیر از میل به انزواجویى در عرصه اجتماعى نیز با مردم جوششى ندارد و از زندگى جمع احساس لذت نمىکند. اینجاست که نه تنها شخصیت اجتماعى و انسانى چنین افرادى تدریجاً متزلزل شده بلکه جامعه نیز از وجود نیرو جوان و پرانرژى محروم گردیده است و در دراز مدت موجب اختلال در نظام اجتماعى مىشود. این دسته از آسیبها عبارت اند از:
بى آبرویى؛
انزواى اجتماعى، طرد شدن از جامعه و مشکل دوست یابى؛ مشکلاتى در ازدواج از قبیل: عدم پذیرش در خواستگارى اکنون خواستگاران فراوانى دارم که هر یک از دیگرى بهتر هستند. به دلیل همین مسأله (خودارضایى و از دست دادن بکارت) است که مجبورم به خواستگارانم جواب رد بدهم بدون اینکه پدر و مادرم علت نپذیرفتن من را بدانند. «دخترى ?? ساله از تهران»
بر اثر خودارضایى دامنم لکه دار شده و حالا خواستگاران فراوانى دارم که هرکدام از دیگرى بهتر است. به من بگویید چه کار کنم. «نامهاى از یک دختر جوان» بى میلى به ازدواج و تأخیر در آن بى میلى به همسر ناتوانى در مقاربت صحیح و ارضاى جنسى خود و همسر ناسازگارى خانوادگى سرد بودن کانون خانواده ناتوانى در برابر مشکلات و سختىها پس از ازدواج طلاق و متزلزل شدن کانون خانواده ?? افت تحصیلى این کار روى تحصیلات من به شدت اثر گذاشت، من که تا سال سوم راهمایى جزء شاگردان خوب کلاس بودم، در سال سوم راهنمایى، ثلث اول یک تجدیدى آوردم. «دختر ?? ساله» ?? مشکلات خانوادگى؛
نوشته های دیگران()